الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

یکی مال ِ مَن ، یکی مالِ تو ؛ یکی مثل من ، یکی مثل تو ؛ یکی از برای من ، یکی از برای تو ... بیخیال بابا... همش واسه تو
الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

یکی مال ِ مَن ، یکی مالِ تو ؛ یکی مثل من ، یکی مثل تو ؛ یکی از برای من ، یکی از برای تو ... بیخیال بابا... همش واسه تو

پســــــــــــــت ثابت


ویراست چهارم:

سلام 

 نوشتم، پاک کردم و اصلاحش کردم و دوباره ...

دانستم که هربار بهتر می‌شود؛

بنابراین پیوسته ادامه خواهم داد.


حمیدرضا غلامی

"حمیک"

در مسیر پیشرفت...

دوباره بعد از مدت ها گفتم بیام چند خطی بنویسم بلکه یکمی از اوضاع و احوال خودم آگاه بشم. وقتی می‌نویسم انگار دارم به خودم نگاه می‌کنم و حواسم به کارام جمع میشه. توی این جور مواقع می‌تونم نقاط ضعف و قوتمو تشخیص بدم و یک قدم دیگه به سمت جلو بردارم.

داشتم به این فکر می‌کردم که هرچقدر سنم بالاتر میره به نسبت درک بیشتری نسبت به دور و اطرافم پیدا می‌کنم و سعی دارم تا با تکنیک‌هایی مختصر و مفید، کار بزرگتری انجام بدم. بیشتر از هرچیزی اقتصاد بیمار جامعه باعث شده تا به مسائل مالی و رقابت بازار فکر کنیم تا اینکه اصلاً برای چه زندگی می‌کنیم. هر چند وسط روز گاهی به خودم استراحت می‌دم و فکر میکنم که خب حالا نفر اول توی جامعه سرمایه‌داری هم که باشی اگه از این بازی دست نکشی توی فکر این هستی که جایگاهتو حفظ کنی و اون موقع هست که تبدیل به ابزار میشیم.

توی برنامه  جدید پیش روی خودم یک ثبات نسبی و یک پلن دوربردتر درنظر گرفتم تا ضمن اینکه آرامش خودم رو بهم نریزم از چالش‌های جدید هم استقبال کنم.

به قول یک دوستی که در جلسه کاری با ایشون آشنا شدم بالاخره باید بپری توی آب و در نهایت درک درستی از آب پیدا می‌کنی و شناگر می‌شی و بجز این هم انتظاری نیست.

اسم این اپیزود رو اول گذاشتم در مسیر پیشرفت چون هنوز حس جوانی و انگیزه‌های قدم های بزرگ توی سرم هست و فکر می‌کنم میتونم با این روحیه نه تنها در مسیر خودم موفقیت‌هایی بیافرینم بلکه به دیگرانم کمک کنم تا اینطور در مسیر پیش روی خودشون موفقیت آفرین باشند.


یک یادداشت برای آخر روز

امروز مثل هر روز از خواب بیدار شدم  و فکر کردم باید برم تا به برنامه امروز رسیدگی کنم و تمام تلاشمو برای رشد و پیشرفت خودم به کار بگیرم. از صبح تا عصر انقدر درگیر محیط مسموم و مزخرفی بودم که آخر وقت با تمام وجود از محیط فعالیتم فرار کردم. توی خیابون چشمم به آدما افتاد و به غرغرهای بعضی همکارا توی محیط کار فکر می‌کردم. از محیط امن و حصار آرامی که برای خودشون ایجاد کردن و نمیتونن از این حصار آزادانه پرواز کنند دلم گرفت. از اینکه من را به حصار امن خود دعوت می‌کنند و بعد با ترس و لرز از جایگاه خودشون مراقبت می کنند که مبادا از دستش بدهند دلم گرفت و بیشتر از اون دلم از خودم گرفت که چطور پیش رفتم که هنوز نمی‌توانم به روی دیگرانی که از خودم هستند از جنس من هستند و در فضا و مکان و جایگاه دیگری از ورژن خودم هستند تأثیر مثبتی بگذارم . از اینکه هنوز نوع رفتار من و نوع کلامم به صورتی مصمم نشده که بتوانم راهنمای درست و صحیحی برای خود و دیگران باشم.

پل های پشت سر خودم را بار دیگر خراب می‌کنم و تمام توانم را بار دیگر به کار می‌برم تا دیگران را گوش نکنم بلکه دیگران راه را با من بیابند.

سخت مشغول است فکرم در این پایان روز

سخت درگیرم

سخت

اما دست از تلاشم بر نخواهم داشت و تمام مسیرم را آنگونه که باید طی می‌کنم.



هفت ایستگاه تا مریخ

اپلیکیشن کتابراه برای خرید اول از اپلیکیشن تخفیف خیلی خوبی گذاشته

  برای تهیه  کتاب هفت ایستگاه تا مریخ ‌می‌توانید از این تخفیف استفاده کنید .

صرفاً برای آگاهی به شما عزیزان این پست رو آپلود کردم دوستان خوب و بی‌نظیرم

باور

اگر سال‌های سال به عقب بازگردیم با انسان‌های ساده‌تری رو‌به رو می‌شویم. انسان‌هایی که راحت تر به باورعمیق می‌رسیدند.

انسان هایی ساده و بی آلایش که آرام تر و مهربان‌تر بودند و در زندگی احساس خوشبختی داشتند.

امروز باور،  به ابزاری برای کنترل تبدیل شده است. باور دستمایه‌ی بازاریابی شرکت‌ها شده. باور به درختی تبدیل شده تا از آن قصه‌ها ببافند و ذهن‌ها را مشغول کنند.

ذهنی که بازیچه باورها شده باشد و آگاهی از باورها نداشته باشد محکوم به فنا و مرگ و نابودی است.

بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری بلند مدت

حدود چند سالی است که بحث بازار سرمایه به ویژه در بخش ارز‌ها و البته ارزهای دیجیتال داغ است. چیزی که ذهن مرا به خود مشغول کرده، درواقع نوع پیگیری و جستجو در هنگام مواجه شدن با این پدیده است. اغلب افرادی که به من می‌رسند سوال خود را اینگونه مطرح می‌کنند که بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه‌گذاری بلندمدت چیست؟

خب خیلی ساده می‌توان فهمید که با این سوال به دنبال فهم اقتصاد، مدیریت سرمایه و همچنین سرمایه‌گذاری صحیح نیستیم. چرا که هر فردی که اصول اقتصاد و سرمایه‌گذاری را فهمیده باشد به دنبال یافتن پاسخ برای این سوال نیست.

بهترین سرمایه‌گذاری همراه با مطالعه اصول بازاریابی و اقتصاد است. برای سرمایه‌گذاری بر روی ارزهای دیجیتال دو راهکار پیش رو است: نخست به رهبران بازار توجه کنید. آن‌ها سرمایه‌گذاران کلان بازار هستند و می‌توانند با خریدهای خود ارزش آفرین باشند. راهکار دوم این است که تیم تشکیل داده و به صورت تیمی نقطه‌زنی بازار را آغاز کنید. سرمایه‌گذاری تیمی باعث ارزش آفرینی شده، سود شما و اعضای تیم را تضمین می‌کند.

تجربه و مطالعه برای شناخت سرمایه‌گذاری صحیح از ملزومات شناختی بازار سرمایه است. پس به جای جستجو برای بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه‌گذاری به دنبال اصول بازاریابی، اصول اقتصاد و اصول سرمایه‌گذاری باشید.


ارادتمند

حمیدرضا غلامی

هفت ایستگاه تا مریخ

سپاس حق را که توفیق حاصل شد و کتاب هفت ایستگاه تا مریخ نیز چاپ شد

هفت ایستگاه تا مریخ

داستانی جذاب برای نوجوانان و جوانان است تا با مطالعه آن به شناخت مناسبی ازمسیر زندگی برسند

اگر به دنبال معنای جدیدی از زندگی می‌گردید و به جستجوی پیشرفت و کمال هستید

به شدت توصیه می‌کنم که این کتاب را مطالعه کنید.

این کتاب را می‌توانید از طریق انتشارات تیمورزاده  تهیه کنید

در صورتی که تحت هر شرایطی نتوانستید کتاب  را تهیه فرمایید،
می توانیدبا شماره 09330209119  (ناشر مولف کتاب) در ارتباط باشید.

نسخه الکترونیک کتاب نیز در اپلیکیشن‌های فیدیبو، طاقچه و کتابراه در دسترس است

امروز و همین حالا نسبت به همه زمان‌های گذشته با ارزش‌تره!

با خودم فکر می‌کردم اگه یه روزی یه رخدادی اتفاق بیفته و  مجبور بشم برگردم به یه زمانی از زندگیم که خیلی دوستش دارم و انتخاب زمانش با خودم باشه، قطعاً، قطعاً و قطعاً همین حالا رو انتخاب می‌کنم. به خاطر اینکه حس می‌کنم این زمان با تمام چالش‌ها و مسئله‌ها و گرفتاری‌ها و بالا و پاییناش به همه زمان‌ها بیشتر می‌ارزه. ارزش این زمان با محبت، بخشیدن و ابراز احساس به آدم‌های همنوعم بیشتر و بیشتر میشه و هر روز این ارزش رو با تمام توانم بیشتر می‌کنم. شاید هر کسی برسه و بگه این که منحصر به الآن نیست  و پس چرا همین حالا؟! چون همین حالا نسبت به این ارزش و به این وجود پی بردم و هر بار که این متن رو بخوام بنویسم و بخونمش همون روز دوباره به "حالا" برگشتم و همین حس رو تقویت کردم و همینطور با ماشین زمان خیالیم به امروز اومدم.

"حالا" زمان نسبی دنیای من هست و هر وقت که بخوام به "حالا" برمی‌گردم. ارزش امروز و همین لحظه با آگاهی نسبت به این لحظه بیشتر و بیشتر میشه.

ارزشمندترین زمان زندگی من سلام.

تفکر پیرامون زمان

از قصد هم که شده گوشی موبایلو خونه روی میزم گذاشتم و بدون موبایل رفتم توی صف نونوایی

به مردم نگاه می‌کردم

زمان برای من می‌گذشت و من کمی اضطراب داشتم.

بیشتر که دقت کردم؛

خودم را میانشان دیدم

چندین نفر بودم؛

 دیگر فقط یک نفر نبودم، یکبار در دستم شانه تخم مرغ بود و یکبار همراه کودکم در پیاده رو هنگامی که به ویترین مغازه نگاه می‌کردم، جنس فروشنده را محک می‌زدم.

در گوشه‌ای دیگر پیچگوشتی به دست با دسته ترمز یک موتور سیکلت ور می‌رفتم و آن سوی خیابان درست رو‌به روی نونوایی با چرخ دستی بار سنگینی را به داخل گاراژ هول می‌دادم.

سرم را پایین انداختم.

زمان می‌گذشت و من دیگر هیچ اضطرابی نداشتم. چون دیگر حتی یک نفر نبودم