الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

یکی مال ِ مَن ، یکی مالِ تو ؛ یکی مثل من ، یکی مثل تو ؛ یکی از برای من ، یکی از برای تو ... بیخیال بابا... همش واسه تو
الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

الهیـــــــــــ دانــــــــِـ شــَـــ ـــکــــ ـــا کـــــــــــــــ

یکی مال ِ مَن ، یکی مالِ تو ؛ یکی مثل من ، یکی مثل تو ؛ یکی از برای من ، یکی از برای تو ... بیخیال بابا... همش واسه تو

چیزی شبیه شریک زندگی ...

شریکی می خواهم که مرا بفهمد، با من زندگی کند، می خواهم خودش باشد. با هم به فردایی متفاوت بیندیشیم. تصور زیبایی آینده مارا در زمان حال به وجد بیاورد و غرق در شور و احساس به هم فکر کنیم.

شریکی که با همه ی عالم برایم فرق کند میخواهم. بی شک او خود تفاوت را برای من ایجاد می کند. شریکی می خواهم که مرا بفهمد. شناخت من سخت نیست. شریکم بی شک مرا  می شناسد. کاری را می کند من دوست داشته باشم. جوری لبخند می زند که من دوست دارم. جوری صدایم میزند که دوستش دارم، آن هایی که دوست دارم را می پوشد و عطری را می زند که من دوست دارم. او مرا می شناسد.

شریک به معنای واقعی نه دوست است نه دشمن. شریک شریک است. اگر قرار است شریکی باشد باید شریکی خوب در زندگی ظاهر شود. شریکی مهربان. شریکی با شناخت بالا. شریکی با قدرت. شریکی که اگر نیاز به یاری داشته باشی با تو مدارا کند. شریک باید شریک باشد. در غم و در شادی. شریک بد دشمن نیست. شریک بد همانند کینه ای ابدی در دل است که مدام  به جگرت سوزن می زند و تو را می آزارد. شریک خوب را احساس نمی کنی. شریک خوب را با خود یکی می دانی. شریک خوب را از خود می دانی. شریک باید شریک باشد . باید از نوع خوبش باشد.


انگار همین دیروز بود که درمورد تنهایی فلسفه ها میبافتم. شریک هم تنهاست. شریک تنهاست همانند وجود خودمان. شریکی که تنها نباشد خود را در دیگران جستجو می کند. شریک تنها همانند خودش است و سعی بر پر کردن نقاط خالی ندارد چرا که نقطه خلائی وجود ندارد. تا هنگامی که شریک خودش باشد و تو نیز خودت باشی جوری در سیر کائنات پیچ و تاب می خورید که نظم این پیچ و تاب شما را خیره می کند و مبدا وجود را با هم نظاره گر خواهند بود. شریک جدای از تو در مسیر قدم بر می دارد. نباید شریک را در اسارت گرفت.. شریک خودش مسیری را در پی می گیرد که به چشمت خوش می آید و به دل می شیند. شریک باعث ناراحتی هم می شود اما از باب این ناراحت خواهیم گشت که چشم بر مسیر و همه ی وجود بسته ایم.  وگرنه که شریک نیز همان مسیر ما را طی می‌کند. نباید از طی کردن مسیر خود ناراحت باشیم. آری شریک نیز مسیر مارا طی می‌کند. ممکن است فراموش کار شویم و این ها را فراموش کنیم ولی خوب است تمرین کنیم که ناراحت نشویم. خوب است عمری تمرین کنیم تا شریک شویم. چیزی متفاوت... چیزی شبیه به شریک زندگی...


حمیدرضا غلامی